بی قراری
زعشق گله دارم، ای همه صبر و قرارم / مانده ام خیره به راهت تا بیایی انتظارم
گفته بودی کار دلهامان جداست / باشد اما غصه ام از قصه ی فاصله هاست
از دلم رفتی ولی دل مرده است / در سرم حال و هوای گریه است
حال و روز من سیاه و غم شده / گریه هایم بی صدا، در گوشه ای مرهم شده
زخمها خوردم از این حال و هوای عاشقی / بی صدا حرفها دارم از این دلدادگی
تپش قلب من از هجر و فراغش مانده / گویی اینبار سر و پا شده ام درمانده
لب گزم چیزی نگویم باز هم / تا که سر رسد پیمانه ام از هجر وغم
ای خدایا این دل است از سنگ نیست / در سرم وهمی زصلح و جنگ نیست
ای حبیبا جان من کاری بکن / معجزه حتی شده بر حال بیتابی بکن
بنگار از اسرار خودت زانچه بر آن شایانم / آنچه از حکمت تو هست و بر آن نادانم
بنویس از برمن راه فراری خوانا / مددی کن، صبر و قراری بده جانا
لبیک یا حسین...
برچسب : بی قراری,بی قراری نوزاد,بی قراری پا,بی قراری نوزاد در خواب,بی قراری کودک,بی قراری نوزادان,بی قراری کودک در خواب,بی قراری نوزاد هنگام شیر خوردن,بی قراری پاها در شب,بی قراری نوزاد در شب, نویسنده : 9safinatolnejat95d بازدید : 304